به شیطان گفتم لعنت بر شیطان .! لبخند زد . پرسیدم : « چرامی خندی » . پاسخ داد : « از
حماقت تو خنده ام می گیرد» پرسیدم: «مگر چه کرده ام؟» گفت: «مرا لعنت می کنی در
حالی که هیچ بدی در حق تو نکرده ام» با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین می خورم؟!»
جواب داد »: نفس تو مانند اسبی است که آن را رام نکرده ای. نفس تو هنوز وحشی است؛
تو را زمین می زند.» پرسیدم: «پس تو چه کاره ای؟» پاسخ داد:
«هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز»
در روایتی آمده است حضرت علی علیه السّلام به گروهی فرمود: هیچ میدانید درهای
جهنم چگونه است؟ (آن گروه گفتند): لابد مثل همین درهای دنیا است. حضرت فرمودند: نه
ولی این طور است: آن گاه دست خود روی دست گذاشتند (که اشاره به طبقات آن است).
و خداوند هر یك از بهشت ها را در عرض یكدیگر قرار داده است، ولیكن دوزخ را به طبقاتی، و
هر طبقه را بالای طبقه دیگر قرار داده است. پائین ترین طبقه آن جَهنَّم است، و بالای آن لَظَی
(لَظی معرفه است و به معنای جهنّم است، و چون دارای عَلمیّت و تأنیث است، به همین
دلیل غیر منصرف است. امّا اللَظَی، هم مصدر است و هم به معنای نفس آتش و یا شعله آن
است) و بالای آن حُطَمَه، و بالای آن سَقَر، و بالای آن جَحِیم، و بالای آن سَعِیر، و بالای آن
هَاوِیَه است .
از آیات و روایات استفاده میشود که هر کدام از بهشت و جهنم درهای متعددی دارند. جالب
این است که در قرآن به صراحت آمده است که «جهنم» هفت در (طبقه) دارد و بر اساس
روایات متعددی «بهشت» هشت در دارد. این تفاوت اشاره به این است که هر چند درهای
ورود به بدبختی و عذاب فراوانند، ولی با این حال درهای رسیدن به سعادت و خوشبختی از آن
افزونتر است و همیشه رحمت خداوند بیشتر از غضب او میباشد: «یا من سبقت رحمته
غضبه»
خداوند برای جهنّم هفت درك قرار داده است: بالای همه دركات، جَحیم است كه اهل آن بر
روی سنگی از آن جهنّم ایستاده اند، و در آن جهنّم مخ ها و مغزهای سرشان همچون دیگی
كه می جوشد با آنچه در آن هست پیوسته می جوشد.
درك دوّم لَظَی است، كه آن آتش شعله وری است كه جوارح و دست و پا را می سوزاند، و
پوستش را بر می كند. و هر كه را كه از خدا روی گردانیده و به خدا و رسول خدا پشت كرده
است، و مال ها را جمع آوری و ذخیره نموده است (بدون آنكه حقّ مستحقّان را بدهد)؛ می
خواند و به خود می كشد.
درك سوّم، سَقَر است كه حرارت آن، از دوزخیان هیچیك را باقی نگذارد، و رها هم نكند بلكه
همه را بسوزاند، و بشره و پوست بدن مردم را داغ كند و متغیّر گرداند».
درك چهارم حُطَمَه است، و از آن شراره هائی بلند شود كه هریك از آن به قدر و به شكل یك
قصر است، و رنگ آن شراره ها مانند رنگ شتران زرد موی می باشد. (این دو فقره گرفته
شده از آیه 32 و 33، از المرسلات است). و هر كس در آن آتش بیفتد چنان او را خرد كند كه
مانند گرد سُرمه گرداند. و چون روح نمی میرد، بنابراین هرگاه مانند سُرمه، خرد و ریز ریز شوند
دوباره به صورت اوّلیّه بر می گردند.
درك پنجم هاویه است. در آنجا جماعتی هستند كه می گویند: «یا مالِكُ أغِثْنا!؛ ای مالك و ای
فرشته پاسدار دوزخ ! به فریاد ما برس !» و چون مالك بخواهد استغاثه آنها را اجابت كند و به
فریادشان برسد، ظرف هائی از مس آتشین كه در آن از چرك آبهائی كه از پوستشان جاری
است و چون فلزّ گداخته می باشد، پر می كند و به آنها می دهد. و چون بخواهند سر خود را
بلند كنند تا بیاشامند، تمام گوشت صورتهایشان از شدّت حرارت آن در آن ظرف می ریزد؛ و
اینست مفاد گفتار خداوند متعال: «وَ إِن یَسْتَغِیثُوا یُغَاثُوا بِمَآءٍ كَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ
الشَّرَابُ وَ سَآءَتْ مُرْتَفَقًا»، ترجمه:«و اگر دوزخیان استغاثه و التجا كنند، پاسخ آنان به آبی داده
می شود كه چون فلزّ گداخته است كه صورت ها را می سوزاند و بریان می كند. وه چه بد
آشامیدنی ای است این آب، و وه چه بد پذیرائی ای است آن ظرفهائی كه از چنین آبهائی پر
شده است» (ذیل آیه 29، از الكهف ). و كسانیكه در آن هاویه بیفتند به قدر هفتاد سال راه
سقوط می كنند، و هر چه پوست بدنشان محترق شود پوست تازه و جدیدی بجای آن روئیده
می شود.
درك ششم سَعیر است كه در آن سیصد چادر آتشین برپا شده است، و در هر چادری سیصد
قصر آتشین است، و در هر قصری سیصد اطاق آتشین است، و در هر اطاقی سیصد گونه از
انواع عذاب های آتشین است كه در آنها مارهای آتشین و عقرب های آتشین و غل های
جامعه آتشین و سلسله و زنجیرهای آتشین است؛ و اینها مفاد همان گفتار خدای تعالی
است كه: «إِنَّـا´أَعْتَدْنَا لِلْكَـ'فِرِینَ سَلَاسِلاَ وَ أَغْلَالاً وَ سَعِیرًا؛ ما برای كافران سلسله و زنجیرها،
و غل ها، و آتش سعیر را مهیّا و آماده كرده ایم»( آیه 4، از انسان).
درك هفتم جَهَنَّم است، و در آن فَلَق است. و فلق چاهی است در دوزخ كه چون سر آن چاه را
بگشایند آتش به شدّت شعله ور شود و فوران كند، و شدیدترین عذابهای آتشین در آنجاست.
و امّا صَعود كوهی است از مس گداخته در وسط جهنّم ( ناظر است به آیه مباركه 17، از
المدّثّر: سَأُرْهِقُهُ صَعُودًا). و امّا أثام (ناظر است به ذیل آیه مباركه 68، از سوره الفرقان: وَ مَن
یَفْعَلْ ذَ'لِكَ یَلْقَ أَثَامًا؛ و هر کس چنین کند عقوبت (گناه خود) را خواهد دید) یك وادی ای است
از مس ذوب شده كه در جوانب و اطراف آن كوه جریان دارد، و بنابراین عذاب آن از همه عذابها
شدیدتر است.
«جهنم هفت در دارد و در هر دری هفتاد هزار کوه است و در هر کوهی هفتاد هزار شعبه
است و در هر شعبه ای هفتاد هزار وادی است و در هر وادی هفتاد هزار شقه است و در هر
شقه هفتاد هزار خانه است و در هر خانه هفتاد هزار مار است که بلندی هر مار به اندازه سه
روز راه است و نیشهای آنها به اندازه درخت خرماست.این مارها به انسانها حمله می آورند و
می درند و گوشتهای بدن ایشان را متلاشی می کنند . اهل عذاب با مشاهده این مارها به
نهرهایی از آتش که در روی زمین جهنم در جریان است و مملوء از زهر مار و عقرب است
پناهنده می شوند و خودشان را به درون این نهرها می اندازند. این نهرها هم به قدری عمیق
هستند که اهل عذاب وقتی داخل این نهرها می افتند ۷۰ جریف پایین می روند و هر جریفی
۷۰ سال راه است.
امام صادق (ع) از پیامبر اکرم (ص) نقل می کند که فرمودند :
« (در معراج ) صدایی را شنیدم که مرا ترساند ٬ جبرئیل به من گفت : ای محمد ! آیا
می شنوی ؟ گفتم : آری . گفت : این سنگی بود که ۷۰ سال پیش از لبه جهنم پرتاب شده
بود هم اکنون رسید به قعر جهنم .» پیامبر اکرم (ص) دیگر نخندید تا از دنیا رحلت کرد .
درجات بهشت:
1 - جنة الخلد:وعده این بهشت به متقین داده شده است. (جنه الخلد التی وعد المتقون).
2 - جنان عدن:بعضی از مفسران گفتهاند جنات عدن وسط بهشت است که در واقع باغهای
بهشتی محسوب میشود اما از بس گسترده است به طوری که هر گوشهای از آن گویی
بهشت مستقلی است.
3 - جنة المأوی:جنت المأوی محل پذیرایی بهشتیان است که اعمال صالح انجام داده اند.
4 - جنات فردوس:شاید بهترین بهشتها باشد، لذا از پیامبر(ص) نقل شده:هنگامی که از
خداوند متعال تقاضای بهشت میکنید، فردوس را تقاضا کنید که وسط بهشت و قسمت اعلا و
برتر آن است و بر فراز آن عرش خدا است و نهرهای بهشتی از فردوس سرچشمه میگیرد.
"فردوس" برترین و بالاترین جایگاه بهشت است که در این بخش پیامبر اکرم، امامان و برخی
پیروان راستین آنان مانند ابوذر و سلمان و ... ساکن هستند.
باغهای بهشت هشت عدد است.
جنة المأوی، دار الجلال، دارالقرار، دارالسلام، بهشت عدن، بهشت خلد، بهشت فردوس و
بهشت نعیم.
خصوصیات درهای بهشت:
۱-حلقه در بهشت از یاقوت سرخ است که بر روی صفحه ای از طلا نصب شده است که وقتی
حلقه در بهشت کوبیده شود و زنگ در بهشت به صدا در آید صدای « یا علی » از آن بلند
می شود.
۲-باب صبر ٬ درب کوچکی است که فقط دارای یک لنگه است و حلقه هم ندارد ٬ و از یاقوت
سرخ است.
۳- باب شکر ٬ دارای دو لنگه است و از یاقوت سفید می باشد و فاصله مابین دو لنگه آن پانصد
سال راه است که مرتب با آواز خوش می خواند : « خدایا اهل مرا بیاور ».
۴- باب بلا ٬ این در از یاقوت زرد است و دارای یک لنگه است و اهل بلا و مصیبت از آن وارد
می شوند.
۵- باب رحمت ٬ از یاقوت سرخ است .
۶- در روایت دیگری آمده است که : بهشت ۸ در دارد و عرض هر در به اندازه چهل سال راه
است .
۷- علت اینکه درهای بهشت ۸ تاست و درهای جهنم ۷ تا ٬ اشاره به این است که « سَبَقَتْ
رَحمَتُهُ غَضَبَهُ » یعنی رحمت خداوند بر غضبش پیشی گرفته و واردان بر بهشت بیشتر از
داخلان بر جهنم خواهد بود.
رسول خدا صلی الله علیه و آله به امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:« روز قیامت پس از
آن که خداوند به حساب مردم رسیدگی کرد، کلیدهای بهشت و جهنم را به من می دهد.
من نیز آنها را به تو میدهم و به تو میگویم:« حکم کن. »
به خدا سوگند بهشت هفتاد و یک در دارد که از هفتاد در آن شیعیان و اهل بیت ام وارد
میشوند، و باقی مردم تنها از یک در داخل میشوند.»